جدول جو
جدول جو

معنی دندان پریش - جستجوی لغت در جدول جو

دندان پریش
(دَ پَ)
خلال دندان. (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری). دندان آپریز. رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
دندان پریش
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
تصویری از دندان پریش
تصویر دندان پریش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دندان نیش
تصویر دندان نیش
چهار دندان نوک تیز که دو در بالا و دو در پایین در کنار دندان های پیش جا دارد، ناب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دندان پیش
تصویر دندان پیش
در علم زیست شناسی دندان های تیز جلو دهان که دو در بالا و دو در پایین قرار دارند، ثنایا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دندان فریز
تصویر دندان فریز
خلال، سیخ چوبی باریک که با آن لای دندان ها را پاک کنند، دندان افریز، دندان کاو
فرهنگ فارسی عمید
(دَ فَ)
دندان آپریز. (آنندراج). خلال دندان. (شرفنامۀ منیری) (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
(دَ اَ)
دندان آپریز. خلال دندان
لغت نامه دهخدا
(دَ اَ)
به معنی دندان اپریش که خلال باشد. (برهان). رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
خلال. چوچو. (یادداشت مؤلف). دندان اپریز. دندان اپریش. دندان پریز. دندان پریش. دندان افریز. دندان افریش. دندان فریز. دندان فریش. دندان کاو. خلال، و آن چوبی باشدکه میان دندانها را بدان پاک کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج). در هندوستان آن را از سیم و زر سازند، و با لفظ کردن مستعمل. (آنندراج). خلال که چوب یا استخوانیست که با آن میان دندانها را پاک کنند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(دَ بَ)
آواز دندان که در خواب یا در بیداری از روی غضب بهم سایند. (لغت محلی شوشتر). دندان غرچه. رجوع به دندان غرچه شود
لغت نامه دهخدا
نام هر یک از چهار دندان که دو بر بالا و دو به زیر است در پیش دهان و آنرا به تازی ثنیه و جمع آنرا ثنایا گویند
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ)
دندان آپریز. خلال. (از برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز و خلال شود
لغت نامه دهخدا
(دَ اَ)
نام خلال است. (فرهنگ جهانگیری). دندان اپریز. (ازناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دندان آپریز. (آنندراج) (از برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
(دَ پَ)
دندان آپریز. (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان). رجوع به دندان آپریز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دندان فریز
تصویر دندان فریز
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان آپریز
تصویر دندان آپریز
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان آپریش
تصویر دندان آپریش
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان پریز
تصویر دندان پریز
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان آپریش
تصویر دندان آپریش
خلال، دندان آفریز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دندان نیش
تصویر دندان نیش
آزم
فرهنگ واژه فارسی سره